Red Room

Nothing

Red Room

Nothing

پست 17

شما به ینفر ، یک ساعت سیلی بزن..
خب عادت میکنه دیگه!
وضعِ ما هم همینه.

پست 16

آدما چطور اینقد حرف میزنن؟:|

منکه اصلا نمیتونم حرف بزنم-___- حوصله دارنااا

پست 15

میگم..

اشرار تظاهرات کردن،نتُ قط کردین

حالا که آدماتون تظاهرات کردن،نتُ وصل میکنین یا چی؟:)))

ما کارکه داریم والا!

پست 14

موضوع اینه که حتی با اینکه گشنه م ، ته غذای کسی هم گیرم نمیاد!

نه که نخورم، نی:))

پست 13

من به اون هیولای سال 91- 92 ،که بودم، احتیاج دارم!

پست 12

درحال حاضر، دلم یه زن میخواد که بتونم کشفش کنم..

البته از نظر جسمی فعلا-_- اینموقع شب خب:))

پست 11

از صبح که متوجه شدم بلاگ اسکای یه سایت داخلیه،ذهنم درگیر شد که چرا ..!؟

با خوندنِ مفاد قانون و مقرراتش ، کاملا قانع شدم:))))

پست 10

خوشبحالِ اونائی که هنوز میخوان "یه روز خوب بیاد" ..

منکه اونقد بی انگیزه و افسرده م،که حتی اگر یه روز خوبم بیاد،درُ وا نمیکنم..

چون بلد نیستم حتی در چطور باز میشه:))

پست 9

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

پست 8

شروع به دیدن سریال Hannibal کردم و بسی لذت بخشه..

حسهای ملموس و فوق العاده آشنا!

زیباست:)))